- کوتاه بین
تنگ چشم، نظر تنگ
معنی کوتاه بین - جستجوی لغت در جدول جو
- کوتاه بین (تِ نَ / نِ خا / خُوا)
تنگ نظر، تنگ چشم، کوته بین، (فرهنگ فارسی معین) :
دلش داد گویندۀ راه بین
که ترسان بود مرد کوتاه بین،
امیرخسرو،
زلف جانان را چه نسبت با حیات جاودان
حیف باشد این قدر کوتاه بین باشدکسی،
صائب (از آنندراج)،
و رجوع به کوته بین شود، کوته اندیش، (ناظم الاطباء) :
در او هم اثر کرد میل بشر
نه میلی چو کوتاه بینان به شر،
سعدی (بوستان)،
، کم بین و تاریک چشم و نزدیک بین، (ناظم الاطباء)
دلش داد گویندۀ راه بین
که ترسان بود مرد کوتاه بین،
امیرخسرو،
زلف جانان را چه نسبت با حیات جاودان
حیف باشد این قدر کوتاه بین باشدکسی،
صائب (از آنندراج)،
و رجوع به کوته بین شود، کوته اندیش، (ناظم الاطباء) :
در او هم اثر کرد میل بشر
نه میلی چو کوتاه بینان به شر،
سعدی (بوستان)،
، کم بین و تاریک چشم و نزدیک بین، (ناظم الاطباء)
- کوتاه بین
تنگ چشم، کوته بین
- کوتاه بین
قصر النّظر
- کوتاه بین
Myopic, Nearsighted, Shortsighted
- کوتاه بین
myope
- کوتاه بین
สายตาสั้น , สายตาสั้น , สายตาสั้น
- کوتاه بین
نزدیک بین , قریب بین , قلیل النظر
- کوتاه بین
ক্ষীণদৃষ্টি , কাছের দৃষ্টি , স্বল্পদৃষ্টিসম্পন্ন
- کوتاه بین
近視の
- کوتاه بین
mfupi wa kuona, myopia, kuona karibu
- کوتاه بین
miyop, kısa görüşlü
- کوتاه بین
近视的
- کوتاه بین
קָרוֹב הַרְגָּשִׁי , רָחוֹק , קָצָר־רָאִי
- کوتاه بین
근시의 , 근시의
- کوتاه بین
rabun jauh, rabun dekat
- کوتاه بین
दूरदर्शी , निकटदृष्टि , निकटदृष्टि
- کوتاه بین
bijziend
- کوتاه بین
miope
- کوتاه بین
miope
- کوتاه بین
короткозорий , короткозорий
- کوتاه بین
близорукий
- کوتاه بین
krótkowzroczny
- کوتاه بین
kurzsichtig, weitsichtig
- کوتاه بین
míope
